هی میگم فائزه چرا آپ نمیکنه ها... چاره: میشینی سر کلاس فلسفه میبینی حالت داره از ذات فلسفه بهم میخوره هر چی زور میزنی یه چیزی بگی نمیاد...بیشتر زور میزنی...بازم نمیاد...یه کاغذ رو که سیاه کردی تازه روانت مثل شیر آب روان میشه...!! من اینجوری پست میویسم!
فاطمه
چهارشنبه 12 مردادماه سال 1390 ساعت 06:45 ب.ظ
فائزه داشتم فک میکردم رو بورس نیستی. این بچه ها اند که همیشه حرف میزنن ، شاید من بودم که به اسمت حساس بودم! امروز خزایی اساسی سلام رسوند و مشتاق دیدار بود! (به جون خودم گفت.میخواستم بگم اونم همینطور! جلو خودمو گرفتم!)
میگفتی باو
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
هی میگم فائزه چرا آپ نمیکنه ها...
چاره:
میشینی سر کلاس فلسفه میبینی حالت داره از ذات فلسفه بهم میخوره هر چی زور میزنی یه چیزی بگی نمیاد...بیشتر زور میزنی...بازم نمیاد...یه کاغذ رو که سیاه کردی تازه روانت مثل شیر آب روان میشه...!!
من اینجوری پست میویسم!
یه پست بزا!
اینا فک کردن من از رو می رم و دیگه وبلاگ نمی زنم؟
عوضش من اسهال ذهنیم!!
عوضش تا دلت بخواد من پستم میاد.
بعضی وقتا خجالت میکشم بازم پست بذارم
hichi golam
nanevis
mese man
فائزه داشتم فک میکردم رو بورس نیستی. این بچه ها اند که همیشه حرف میزنن ، شاید من بودم که به اسمت حساس بودم!
امروز خزایی اساسی سلام رسوند و مشتاق دیدار بود! (به جون خودم گفت.میخواستم بگم اونم همینطور! جلو خودمو گرفتم!)
میگفتی باو