شبه تجاوز

بعضی کارا از سوی بعضی اشخاص حقیقی یا حقوقی(!) این حس و به آدم میده که از سه طرف داره به آدم تجاوز میشه. یکیشو قبلا گفته بودم. اینکه یکی بیاد تو اتاق آدم بخوابه! مخصوصا اگه طرف خودش اتاق داشته باشه و تو مجبور باشی بخاطر اون آهنگ گوش نکنی. اصلا زیاد نری تو اتاقت بیای... یا اینکه یکی دیگه با کامپیوتر تو بره تو ایمیلش و تو مجبور باشی دوباره 6ساعت یوزر و پسووردتو وارد کنی. یا یه یادداشتی کتابی چیزی بدی به بچه ها دس به دس بدن به یکی دیگه اونوقت یکی اون وسط فوضولی کنه. خلاصه یعنی میخوام بگم اگه در ابعاد مختلف زندگی دقت کنی میبینی خیلی چیزا که اصلا آدم حواسش بهشون نیس آدمو افسرده میکنن یا یه چیزی تو مایه های تجاوز به حقوق و اینا.

جوابیه

منتهای تنهائی انسان وقتی است که به این نتیجه برسد که باید تمام داشته هاش را یک شب بگذارد کنار خیابان سگ ببرد. و بایستد گوشه ی خیابان و تماشا کند. اما در آن لحظه حتی سگ نیم نگاهی به “دارم” های آدم نیندازد… .


پ.ن: در جواب به این پست

افتتاحیه

بلاگ قبلیمان ف.یلتر شد. زین پس اینجا مینویسیم.


پ.ن: بلاگ قبلی همچنان بروز میشود.